احتمالاً شما هم با انسانهایی که بدبختی و بدشانسی به جزء جدایی ناپذیر زندگیشان تبدیل شده است برخورد داشتهاید. اشخاصی که هر کاری انجام میدهند در نهایت به شکست منتهی میشود. اصلاً این طور به نظر میرسد که سیستم آنها بر روی شکست تنظیم شده است. آنها با حرص و ولع یک کاری را و یا اینکه یک رابطه جدید را شروع میکنند و مدتی بعد نتیجه چیزی نیست جز همان شکست. در این مطلب قصد داریم به دلیل اصلی موفقیت و همچنین عامل شکست افراد بپردازیم.
ضمیر ناخودآگاه دلیل اصلی موفقیت و شکست افراد
حتماً شما هم راجع به ضمیر ناخودآگاه انسان شنیده اید. عاملی که افکار انسان را به مرحله عمل در میآورد. انسانهایی که بدبختی و بدشانسی به جزء لاینفک زندگی شان تبدیل شده است، نمیدانند که دقیقاً خودشان باعث شدهاند که مدام در این مدار قرار بگیرند. همان طوری که افراد موفق نیز خود به تنهایی باعث موفقیتشان هستند. در تمام لحظاتی که یک انسان بیدار است و به عبارتی هنگام بیداری بر طبق تحقیقات محققان حدود ۶۰ هزار فکر را از سر میگذراند. و دقیقاً همین افکار بدبختی یا سعادت انسانها را رقم میزند. اما چگونه!
ضمیر ناخودآگاه چگونه به عنوان دلیل اصلی موفقیت عمل میکند
افکار ما به ضمیر ناخودآگاه ما منتقل میشود. و در واقع این ضمیر ناخودآگاه ماست که تصمیم میگیرد شرایط را چگونه برای ما رقم بزند. ضمیر ناخودآگاه ما محرک بسیار قوی برای تبدیل انرژی به ماده است. در طول روز ما به هر چه فکر کنیم توسط ضمیر ناخودآگاه به مرحله عمل در میآید. اگر ما افکارمان را کنترل کنیم و فقط به موارد مثبت فکر کنیم همین افکار مثبت توسط ضمیر ناخودآگاه ما تبدیل به انرژیهای مثبت میشود و به مرور زمان زندگیمان را پر از سعادت میکند.
این مورد را هم بدانید حتی اگر به ضمیر ناخودآگاه خود دروغ بگویید باز هم این حس برتر یعنی ضمیر ناخودآگاه آن را باور میکند. مثلا شما آرزوی داشتن یک خانه رویایی را دارید، اگر طوری وانمود کنید که الان در همان خانه رویایی که تصویر آن را در ذهن خودتان مجسم کردهاید زندگی میکنید و این روند را بارها و بارها انجام دهید ضمیر ناخودآگاه شما این دروغ را باور میکند.
به عبارتی میتوان گفت که ضمیر ناخوداگاه یک شنونده فوق العاده است. در این صورت مدام به دنبال شرایطی میگردد که این خواسته قلبی و آرزوهای شما را به واقعیت تبدیل کند. دیری نمی پاید که شما آرزوهای خودتان را تحقق یافته میبینید.
یکی از عوامل اصلی موفقیت این است که بدانیم افکارمان را چگونه کنترل کنیم
شاید از خودتان بپرسید که من این همه فکر را چگونه کنترل کنم. اگر قرار باشد که من مدام افکارم را کنترل کنم این شدنی نیست و باید در طول روز هیچ کار دیگری را انجام ندهم جز اینکه مراقب افکارم باشم. و یا اصلا من از کجا بدانم که در طول روز چند فکر منفی و چند فکر مثبت داشتهام؟
پاسخ این سوال بسیار ساده است. خداوند که منبع بزرگ رحمت است نعمت بسیار زیبایی را به ما ارزانی داشته به نام احساس. نیازی نیست که شما در طول روز به افکارتان توجه کنید اصلا کنترل کردن و شمردن افکار بسیار سخت است اما شما میتوانید که به راحتی احساس تان را کنترل کنید. احساس شما یک آلارم است یک هشدار است.
اما چگونه احساستان را مدیریت کنید. در طول روز بارها این سوال را از خودتان بپرسید که الان چه احساسی دارم. اگر احساس شما خوب بود بدانید که در مسیر درست قرار دارید. اما اگر احساس شما منفی بود به راحتی میتوانید در همان لحظه افکار خودتان را کنترل کنید. در واقع سریعاً افکار خودتان را اصلاح کنید.
با ذکر مواردی که در بالا اشاره شد باید قاطعانه بگویم که خوش شانسی یا بدشانسی فقط زاییده مغز افراد ناتوان است. هیچ گونه شانسی وجود ندارد شانس هم دقیقاً موردی است که میتواند ایجاد شود. شما هر گاه در یک فرصت مناسب تصمیم خوبی بگیرید و سپس اقدام کنید تبدیل به آدم خوش شانسی میشوید.
واقعیت زندگی افراد بدشانس
انسان هایی که بد شانس هستند باید به درون خود مراجعه کنند. به قول تی هارو اکر افرادی که در کسب و کارشان شکست میخورند قبل از شروع کسب و کار خود میگویند حالا این کار را شروع میکنم اگر خوب بود ادامه میدهم اگر هم نگرفت که بیخیال آن میشوم. در واقع این اشخاص از همان ابتدا خود را برای شکست آماده کردهاند. و بنابراین دقیقاً شکست میخورند.
برای موفقیت بر روی یک هدف تمرکز کنید. برنامه دوم نداشته باشید. بسیاری از افراد به این شکل عمل میکنند. آنه همزمان بر روی دو هدف تمرکز دارند. اهدافی که هر کدام انرژی زیاد و برنامه ریزیهای خاص خود را میطلبد. این افراد روی هدف اول تمرکز میکنند و زمان و انرژی صرف میکنند. اما برنامه دوم را هم به عنوان جایگزین برای خود تدارک میبینند.
این موضوع در نگاه اول شاید بد نباشد. اما واقعیت این است که فرد، برنامه اصلی را از قبل یک برنامه شکست خورده میپندارد. وی در اعماق ضمیر ناخودآگاهش، خود را برای شکست احتمالی برنامه ریزی کرده است. این شخص به موفقیت اعتقادی ندارد. به همین دلیل است که اغلب افراد شکست میخورند. بنابراین پس از شکست به آن احساسی که در عمق وجودش نسبت به شکست داشته، میرسد. افراد موفق اینطور نیستند.
در پایان باید این را بگویم که شما با احساستان افکارتان را کنترل کنید و مدام احساستان را در مرحله عالی نگه دارید. مطمئن باشید که بهترین اتفاقها را تجربه خواهید کرد و به راحتی شما در رده افراد خوش شانس قرار خواهید گرفت.
لینک کانال تلگرام ما: گروه تحقیقاتی جذب ساده
jazbesadeh@
همکار فروش محصولات ما باشید و پورسانت دریافت کنید: