درمان بیماری های جسمی با قدرت ذهن ناخودآگاه

درمان بیماری های جسمی با قدرت ذهن ناخودآگاه. تقریبا تمام افراد بیمار هنگام برخواستن از رختخواب با احساس بد روز خود را شروع می‌کنند. و این به عادت زندگی آنها تبدیل شده است. آنها فکر می‌کنند که مشکل دارند، اما در واقع مشکل خود آنها هستند. مشکل آنها همان احساسی است که در مورد بیماری خود دارند. و الا بیماری ایشان مشکل اصلی نیست. شیوه ذهنیت و نگرش شحص به بیماری، مشکل ایجاد می‌کند. اگر ما بتوانیم ذهنیتمان را به زندگی تغییر دهیم؛ آن وقت مشکل هم از بین می‌رود.

خیلی مهم است که به اهمیت این مسئله پی ببرید که این خود شما هستید برای بدن‌تان بیماری ایجاد می‌کنید. یک نگاه به تاریخچه بیماری‌ها بیندازید. هر چقدر زندگی انسان پیشرفته ‌تر می‌شود، بیماری‌های جدید‌تر با اسامی جدید پیدا می‌شوند. شما چه فکر می‌کنید.

به نظر شما اینطور نیست؟ حال باید علم پزشکی پیشرفته‌تر شود شرکت‌های داروسازی فرمول‌های جدید‌تری اختراع کنند تا بتوانند دارو‌های جدید بسازند و در مقابل بیماری جدید خودی نشان دهند. اکثر آدم‌ها هم که عاشق تست دارو‌های جدید بر روی بدن خود هستند. اما این همه همهمه و جنجال تا کجا می‌تواند پیش برود. واقعا نیاز است که شما یک حرکتی برای بهبود بیماری‌های خود انجام دهید.

در این مقاله قصد داریم در مورد نحوه کارکرد ذهن و همچنین تکنیک‌هایی برای رسیدن به سلامتی به شما ارائه دهیم. در گام اول شما باید بدانید هر چیزی که در بیرون بصورت فیزیکی می‌بینید، صرف نظر از ماهیت آن، ابتدا در درون شکل می‌گیرد. قبول این واقعیت به شما قدرت می‌دهد.

اگر شما بپذیرید که بیماری را خود ایجاد کرده‌اید و به آن قدرت داده‌اید، پس می‌توانید قدرت را از او بگیرید و آن را نیز درمان کنید.

ذهن ناخودآگاه

درمان بیماری های جسمی با قدرت ذهن ناخودآگاه انسان

مغز انسان از ابر کامپیوتر‌های بزرگ دنیا بسیار پیچیده‌تر و قدرتمند‌تر است. هاپکینز در این مورد گفته است که بزرگترین و پیشرفته‌ترین کامپیوتر دنیا به اندازه مغز یک کرم خاکی کاربرد دارد. این نشان می‌دهد که مغز انسان چقدر کاربرد دارد. ذهن ما از دو بخش تشکیل شده است.

بخش اول ذهن خودآگاه است. این قسمت مرکز تصمیمات آگاهانه ما است. حدود ۵ درصد از ذهن انسان را خودآگاه او تشکیل می‌دهد.

ناخودآگاه مانند خلبان عمل می‌کند

اما بخش اعظم ذهن انسان ناخودآگاه او است جایی که باور‌های انسان از بدو تولد در آن شکل گرفته است. این دو ذهن در واقع یک ذهن هستند. و کار آنها هدایت ما در طول مسیر زندگی است. با یک مثال قصد دارم کار این دو ذهن را توضیح دهم. یک کشتی را در نظر بگیرید. کاپیتان این کشتی مسئول مستقیم و هدایت آن است. کاپیتان کشتی با ابزاری که در اختیار دارد کشتی را کنترل می‌کند.

وی دستورات لازم را به خدمه خود در بخش موتورخانه ارائه می‌دهد و آنها هم بدون چون و چرا دستورات را انجام می‌دهند. کاپیتان حکم ضمیر خودآگاه ما را دارد. او آگاهانه تصمیم می‌گیرد که کشتی در کدام مسیر و به چه مقصدی حرکت کند.

اگر او نتواند مسیر را به درستی تشخیص دهد و دستورات را اشتباه به خدمه ارائه دهد، قطعا کشتی یا در اقیانوس گم می‌شود. یا با صخره‌ها برخورد می‌کند.

از سوی دیگر خدمه کشتی، نقش ذهن ناخودآگاه را دارند. آنها فقط دستورات را اجرا می‌کنند. برای آنها اصولا نوع اوامر کاپیتان مهم نیست. فرقی ندارد فرمانی مثبت و یا منفی باشد. در هر دو حالت کار ناخودآگاه اطاعت کردن است. درست همانند غول چراغ جادو: فرمانبردارم سرورم. پس این خیلی اهمیت دارد که در طول روز شما چه داده‌هایی را به ناخودآگاه ‌تان ارسال می‌کنید.

درمان بیماری های جسمی

چگونه با ناخودآگاه ارتباط برقرار کنیم؟

ذهن ناخودآگاه هر تصویر و تلقینی که در خودآگاه ما زیاد تکرار شود می‌پذیرد. اگر من هر روز چندین بار به خودم بگویم احساس می‌کنم سردرد دارم. ذهن ناخودآگاه تشخیص می‌دهد که من به سردرد علاقه دارم. پس به سلول‌های بدن دستور می‌دهد که در جهتی حرکت کنند که رئیس دچار سردرد شود. او نمی‌داند که سردرد چیز بدی است. او فقط دستورات را اجرا می‌کند. پس گفته‌های ما به شدت مهم هستند. خانم شین می‌گوید: کلام تو عصای معجزه گر توست. بنابراین نباید قدرت کلمات را دست کم بگیرید.

ذهن ناخودآگاه زبان تصاویر و تجسم را به خوبی می‌فهمد. تجسم یعنی دریافت کردن. اگر شما شیوه صحیح تجسم خلاق را یاد بگیرید، می‌توانید از آن به نفع خود‌تان استفاده کنید. و به راحتی به درمان بیماری های جسمی، روحی و روانی بپردازید. فرض کنید شخصی میگرن دارد.

اگر در طول روز سه یا چهار بار بصورت کاملا آگاهانه تصویری از سلامتی را در ذهن خود مجسم کند، این تصویر بعد از مدتی وارد ضمیر ناخودآگاه او می‌شود. در این صورت بیماری او هم از بین می‌رود.

اگر ما بپذیریم که همه چیز از درون شروع می‌شود بنابراین باید قبول کنیم که بیماری هم زاییده افکار و همچنین عواطف منفی ما می باشد. پس اگر ما افکار خود را تغییر دهیم به زودی بیماری هم از بین می‌رود.

شاید شما بگویید کسی را می‌شناسید که در یک محیط کاری مملو از مواد شیمیایی چندین سال کار کرده است و به بیماری سرطان مبتلا شده است. و این یک مسئله کاملا بیرونی است. اما قطع به یقین افراد دیگری نیز در همان محیط مشغول کار بوده‌اند ولی تا ۸۵ سالگی به خوبی زندگی کرده‌اند.

امواج ذهنی

ذهن انسان پیوسته در ۴ سطح فعالیت می‌کند. سطح اول سطح بتا یا همان سطح هوشیاری کامل است. اکنون که شما این مطلب را مطالعه می‌کنید، بصورت آگاهانه و در حالت هوشیاری کامل قرار دارید. بسامد امواج آلفا بین ۹ تا ۱۴ هرتز است. سطح بعدی آلفا نام دارد.

امواج آلفا در این سطح در بین ۹ تا ۱۴ فرکانس قرار دارد. این سطح از ذهن جایی است که شما می‌توانید ناخودآگاه خود را برنامه نویسی مجدد کنید. آلفا سطح شفا بخشی است.

اگر ذهن خودآگاه و ناخودآگاه را یک دایره فرض کنید و آن را با یک خط به دو بخش تقسیم کنید، خطی را که ترسیم می‌کنید ذهن تحلیل‌گر نام دارد. هر فکر، نقشه، ایده و یا تصویر جدیدی باید از این ذهن تحلیلگر عبور کند.

زمانی که شما در حالت بتا و کاملا هوشیار قرار دارید، ذهن تحلیل‌گر اجازه ورود تلقینات را به سختی می‌دهد. اما اگر بصورت آگاهانه امواج مغز را کاهش دهید و به سطح آلفا وارد شوید، در این صورت ذهن تحلیل‌گر شما قدرت خود را از دست می‌دهد. و شما می‌توانید تصاویر جدید را وارد ناخودآگاه نمایید.

سطح سوم سطح تتا نام دارد. که امواج آن بین ۵ تا ۸ سیکل در نوسان است. در این سطح ذهن از آرامش بیشتری برخوردار است. این سطح جایی است که ایده‌های خلاقانه‌ای به ذهن انسان می‌رسد.

مثلا افرادی که راننده هستند، در حین رانندگی در جاده اکثر اوقات در حالت تتا قرار دارند. آنها بدون اینکه به رانندگی توجه کنند در خیالات خود غرق می‌شوند. و ایده‌های جالبی به ذهنشان خطور می‌کند. در واقع در این حالت ذهن ناخودآگاه آنها مشغول رانندگی است.

سطح دلتای ذهنی

آخرین سطح ذهنی انسان سطح دلتا نام دارد. این سطح عمیق‌ترین سطح ذهن است. جایی است که انسان در حالت خواب عمیق و بدون رویا در حال استراحت است. فرکانس مغز در این حالت بین ۱.۵ تا ۴ هرتز در نوسان است. دقت داشته باشید این فرکانس هیچ وقت به صفر نمی‌رسد.

اگر به صفر برسد مغز می‌میرد. اگر به همین نکته توجه کنید، می‌بینید که یک هوش برتر دائم به بدن ما توجه دارد. پس جای تامل دارد که با کمک همین هوش برتر انسان قادر است هر اتفاقی را رقم بزند. حتی درمان بیماری‌های لاعلاج هم امکان پذیر است. فقط باید راه آن را یاد بگیریم.

در فرکانس ۱۰ سیکل ناخودآگاه برنامه‌نویسی می‌شود

پس یاد گرفتیم که بهترین حالت برای رسیدن به ناخودآگاه، سطح آلفای ذهنی است. در این سطح و در بهترین حالت هنگامی که نوسان مغز روی عدد ۱۰ قرار دارد، شما به راحتی می‌توانید ناخودآگاه‌تان را مجددا بزنویسی کنید.

مثلا شخصی را در نظر بگیرید که از همان کودکی توسط والدین، معلمان و در جامعه به او تلقین شده است که تو هیچ وقت موفق نمی‌شوی. در ذهن ناخودآگاه این شخص تصویر یک آدم شکست خورده ثبت شده است. این شخص هیچ وقت موفق نخواهد شد. به هر کاری دست بزند شکست می‌خورد. چون باور‌های او اجازه نمی‌دهد که موفق شود.

سطح آلفای ذهنی

اما اگر این شخص تصویر یک انسان موفق را در ذهن خود مجسم کند و در حالت آلفا بارها و بارها این تصویر را به ضمیر ناخودآگاه خود منتقل کند، به زودی باور قبلی رنگ می‌بازد و باور جدید جای او را می‌گیرد. دقت کنید شما با جنگیدن با باور‌های کهنه نمی‌توانید آنها را از بین ببرید. شما باید باور مخالف آن را وارد ناخودآگاه خود کنید. به این ترتیب آن باور مضر از بین می‌رود.

مدیتیشن راهی برای رسیدن به آلفا

یکی از کارهایی که شما بصورت آگاهانه و با تمرین و تکرار می‌توانید به سطح آلفا وارد شوید مدیتیشن یا مراقبه است. روشهای بسیار زیادی برای یادگیری این کار وجود دارد که در ادامه یک تکنیک را به شما آموزش می‌دهیم.

بحث ما در رابطه با درمان بیماری های جسمی با قدرت ذهن ناخودآگاه است. بنابراین با یادگیری تکنیک مراقبه می‌توانید بر مشکلات جسمی خود غلبه کنید. روش کار بسیار ساده است. اما همین سادگی باعث می‌شود که افراد به آن اعتقاد نداشته باشند.

 

اکثر افراد بر این باور هستند فردی که سرطان دارد باید حتما شیمی درمانی کند. و به احتمال بسیار زیاد می‌میرد. این فقط یک باور منفی است که ساخته و پرداخته ذهن است. ضمیر ناخودآگاه ما انسان‌ها خالق جسم ما است.

اگر به کودکی خود نگاه کنید یک جسم کامل و بی عیب و نقص داشتید. اما امروز یک فرد بالغ هستید. در تمام سالیان گذشته قلب، چشم‌ها، کلیه‌ها، معده و تک تک سلول‌های بدن‌تان در حال رشد بوده‌اند. این کار را ضمیر ناخودآگاه شما انجام داده است. خدای درون شما بیماری را دوست ندارد. کار او فقط توسعه و تحول است.

اما ما تحت تاثیر اجتماع و اطرافیان و بصورت آگاهانه و با کمک عواطف منفی بیماری را به جسم خود تحمیل کرده‌ایم. اما خبر خوب این است، همانطور که بیماری را تولید کرده‌ایم و به او قدرت داده‌ایم، همانطور هم می‌توانیم قدرت خود را پس بگیریم و سلامتی را به بدن خود باز گردانیم. در مورد فقر و ثروت نیز به همین شکل است.

درمان بیماری های جسمی با قدرت ذهن ناخودآگاه

تکنیک آرام سازی ذهن و شفای بدن

تکنیک خیلی ساده‌ای را به شما آموزش می‌دهیم. روزی ۳ بار این تکنیک را انجام دهید. صبح بعد از بیدار شدن، شب قبل از خواب و ظهر بعد از نهار. بهترین مواقع هم همان بعد از بیدار شدن و قبل از خواب است چون هنگامی که بیدار می‌شوید ذهن از حالت عمیق خود یعنی دلتا، به سمت بتا یعنی هوشیاری کامل در حرکت است.

و این فرایند هنگامی اتفاق می‌افتد که قطعا از سطح آلفا می‌گذرد. سطح آلفا هم، همان سطحی است که شما می‌توانید هر تصویری را وارد ناخودآگاه خود نمایید.

همچنین زمانی که قصد دارید بخوابید از بتا به آلفا وارد می‌شوید و سپس به تتا و نهایتا به خواب عمیق یا همان دلتا وارد می‌شوید. و وقتی که شما یک تصویر را هرشب قبل از خواب به ناخودآگاه خود وارد کنید و به خواب بروید، به راحتی به باوری در وجودتان تبدیل می‌شود. راز بزرگ همین است.

تمرین مدیتیشن برای درمان بیماری های جسمی با قدرت ذهن ناخودآگاه

در جایی آرام و خلوت بر روی یک صندلی بنشینید. کمر‌تان را صاف نگه دارید و چشمان خود را ببندید.

۱. سه نفس عمیق و آرام بکشید.

۲. عدد ۳ را سه بار در ذهن خود ببینید و در قلب‌تان تکرار کنید. حال از پوست سر خود شروع کنید و آن را ریلکس کنید. پیشانی، چشم‌ها، گوش‌ها و همینطور تا انگشت‌های پا‌هایتان ریلکس کنید. ۵ دقیقه به این کار اختصاص دهید. حالا شما کاملا ریلکس هستید.

۳. عدد ۲ را سه بار در ذهن خود ببینید و در قلب‌تان تکرار کنید. حالا یک صحنه زیبا از یک باغ را تصور کنید. تمام جزئیاتی که در باغ می‌بینید را با تمام وجود احساس کنید. ۵ دقیقه به این کار اختصاص دهید.

۴. عدد ۱ را سه بار در ذهن خود ببینید و در قلب‌تان تکرار کنید. حالا شما در مرکزیت خود قرار دارید.

۵. ۱ز عدد ۱۰ تا ۱ بصورت معکوس بشمارید. وقتی به عدد یک رسیدید با گفتن کلمه تتا ذهن خود را شرطی کنید.

۶. حالا تصویر جدیدی را که قصد دارید در ناخودآگاه خود برنامه نویسی کنید تجسم کنید. فرض می‌گیریم، چشم‌های شما مشکل دارد. حالا باید خود را طوری مجسم کنید که چشمان شما کاملا سالم است. رنگها را بخوبی می‌بینید. و از طبیعت لذت می‌برید. این کار را ۱۰ دقیقه انجام دهید.

۷. در پایان از عدد ۱ تا ۵ بشمارید و در حین شمردن بگویید من کاملا بیدارم. وقتی به عدد ۵ رسیدید چشمان خود را باز کنید و در حالت هوشیاری قرار بگیرید.

امیدوارم از این تکنیک نهایت استفاده را ببرید.

امتیاز مطلب:
[تعداد: 4 میانگین: 4.8]

 

ترتیب خواندن مقالات

 

کتاب نسخه جدید روشی برای بهبود کیفیت زندگی
اینستاگرام ما
تلگرام ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *