راز درمان دردهای مزمن بدن بدون دارو

*** زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه

درمان دردهای مزمن بدن

چند روزی بود که قصد داشتم مطلبی را در سایت انتشار دهم، اما چیزی به نظرم نمی‌رسید. بهتر دیدم کمی مطالعه کنم، شاید فکری به نظرم رسید. اگر مطااب سایت ما را دنبال کرده باشید، در مورد درمان بیماری‌ها بدون دارو‌های شیمیایی و همچنین استفاده از نیرو‌های ماورایی جهت درمان بیماری‌ها، مطالب زیادی را منتشر کرده‌ایم.

اما در چند روز گذشته بصورت اتفاقی با آثار یک بانوی ارزشمند به نام لوییز هی آشنا شدم. بعد از مطالعه کتاب‌های ایشان، به تفکری عمیق فرو رفتم. و بصورت ناخودآگاه تصمیم گرفتم مطلبی در مورد درمان دردهای مزمن بدن منتشر کنم.

انسان موجود پیچیده‌ای است. بی دلیل ما را اشرف مخلوقات نمی‌دانند. تفاوت ما با بقیه جانداران در مغز ما است. ما می‌توانیم با این مغز به هر چیزی که اراده کنیم دست پیدا کنیم. اما اکثر آدم‌ها این را نمی‌دانند.

باید در همین ابتدا اعتراف کنم خود من هم کم و بیش در همین دسته از انسان‌ها قرار دارم. اما هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست. فرقی ندارد که در کدام دهه از زندگی خود زندگی می‌کنیم. هر وقت اراده کنیم، یاد بگیریم، پس از مدتی جستجو و مطالعه هر موضوعی را می‌توانیم یاد بگیریم.

در این مقاله قصد دارم نگاهی متفاوت به درمان درد‌های مزمن بدن داشته باشم. شاید خیلی‌ها به راحتی از این مطلب بگذرند. اما این چیزی از واقعیت این مسئله که پروسه درمان بیماری‌ها، به درون انسان ارتباط مرتبط است، کم نمی‌کند.

اما ایمان دارم که این مقاله را اگر به عنوان یک تمرین در نظر بگیرید، و هر روز مواردی را که به آن اشاره میکنم، به عنوان تمرین روزانه انجام دهید، نتایج معجزه‌آسایی را خواهید گرفت.

درمان دردهای مزمن بدن؛ درد چیست؟

هنگامی که ما احساسات ناخوشایندی را در بدن خود تجربه کنیم، به نوعی دچار درد شده‌ایم. در حالت طبیعی، حق بدن، احساس سلامتی و تندرستی است. اما این روز‌ها افراد بسیاری از این قاعده مستثنی هستند. عوامل زیادی را می‌توان برای این موضوع بر شمرد.

از جمله سبک زندگی، شامل تغذیه نامناسب، بی تحرکی، استرس و بسیاری از مسائل دیگر در پدید آمدن این مشکل دخیل هستند. اما به هیچ عنوان نمی‌توان تاثیر احساسات بر سلامتی بدن را نادیده بگیریم. احساسات منفی به شکل کاملا حیرت آوری بر سلامتی ما تاثیر منفی دارند.

انواع درد

درد‌ها به دو شکل حاد و مزمن در بدن ایجاد می‌شوند. درد‌های حاد معمولا پس از مدتی از بین می‌روند. روش‌های زیادی برای از بین بردن این درد‌ها وجود دارد. بعضی از درد‌ها پس از چند ساعت و گاهی چند روز از بین می‌روند. اما زمانی که دردی در بدن به مدت طولانی باقی بماند، تبدیل به یک درد مزمن می‌شود.

در مجموع درد، یک نشانه است. نشانه بروز یک بیماری است. پس نمی‌توان گفت، درد چیز بدی است. تصور کنید شخصی دچار بیماری نارسایی کلیه شود. اگر این بیماری خود را بصورت درد نشان ندهد، شخص هیچ وقت نمی‌فهمد که به این بیماری دچار شده است.

بنابراین درد به خودی خود کاملا بد نیست. اما زمانی که این درد طولانی شود، اثر بدی بر کیفیت زندگی شخص خواهد داشت. مثلا اگر شخصی در ناحیه مفاصل خود درد شدیدی حس کند، و پس از انجام آزمایشات خاص، متوجه شود که بیماری التهاب مفاصل دارد، و این درد هر روز در بدن شخص پدیدار شود و حتی بیشتر هم شود، قطعا این فرد نمی‌تواند از زندگی خود لذت ببرد. پس چاره کار این است که بیماری را درمان کنیم تا درد از بین برود.

دردهای مزمن بدن

دردهای مزمن بدن

برای درمان دردهای مزمن بدن چکار کنیم؟

حال مسئله اینجاست که علم پزشکی برای بعضی از بیماری‌ها راه درمان خاصی پیدا نکرده است. بنابراین چاره درمان دردهای مزمن بدن برای این بیماری‌ها چیست. اصولا درد را فقط شخص بیمار حس می‌کند. فرد بیمار برای تشخیص علت درد به پزشک مراجعه می‌کند. و سپس با استفاده از فن آوری‌های مختلف پروسه درمان را آغاز می‌کند. مانند MRI، سونوگرافی و موارد دیگر، که بسته به تشخیص پزشک متخصص و همچنین اندام مربوطه، آزمایش‌های متعددی در دسترس قرار دارد.

اما موضوع این است هیچ کدام از این موارد درد را نشان نمی‌دهد. مثلا در آزمایش MRI، احتمالا علت درد مشخص باشد، ولی خود درد را فقط بیمار حس می‌کند و در طول شبانه روز آن را تجربه می‌کند. پس اگر علم جواب قانع کننده‌ای برای درد پیدا نکند، احتمالا شخص با این جمله روبرو شود: که شما مشکل خاصی ندارید، یا حداقل من مشکل خاصی را در بدن شما نمی‌بینم. در اینصورت فرد باید چکار کند؟ آیا برای درمان دردهای مزمن بدن خود نباید اقدامی صورت دهد؟

مطالعه بیشتر:   چگونه بهداشت روان را بهبود دهیم؟

یعنی به عبارتی این شخص محکوم است که تا آخر عمر این درد مزمن را تحمل کند؟ یا نهایتا پزشک به وی می‌گوید تا آخرین روز زندگی خود باید از دارو‌های شیمیایی استفاده کنید. و با در نظر داشتن این مسئله که هیچ داروی شیمیایی بدون عوارضی تا بحال تولید نشده، عمق فاجعه بیشتر می‌شود.

بنابراین اولین جمله ای که شخص به زبان می‌آورد این است که: این اصلا منصفانه نیست. اما آیا واقعا اینطور است؟ یعنی این بیماری برای شخص منصفانه نیست؟ اگر جواب شما خیر است، باید بگویم که شما عدالت خداوند را زیر سوال برده‌اید. دلگیر نشوید به خواندن این مطلب ادامه دهید تا بهتر موضوع را درک کنید.

چرا من باید به این بیماری و این دردهای مزمن دچار شوم؟

افرادی که به بیماری‌های صعب‌العلاج و در موارد شدید‌تر لا‌علاج گرفتار می‌شوند، همیشه این سوال را از خداوند می‌پرسند. اما به جای آن بهتر است این سوال را از خود بپرسند که چه اتفاقی افتاد که من به این بیماری دچار شدم؟ این را بدانید در مواجهه با مشکلات خواه مالی و یا در مورد سلامتی، یکی از بهترین راه‌حلها پرسیدن سوالات خوب است. وقتی شما بصورت خودآگاه سوال خوب بپرسید، ذهن شما در جستجوی پاسخ مناسب به تکاپو خواهد افتاد. و با یادداشت این جواب‌ها به جمع بندی مناسب نیز خواهید رسید.

لطفا به خواندن ادامه دهید، چون قصد دارم به راه حل‌هایی اشاره کنم که به درمان دردهای مزمن بدن شما کمک می‌کند. این راه حل‌ها شاید برای شما عجیب باشد، ولی بدانید که در همین لحظه که در حال مطالعه این مقاله هستید در نقطه نقطه دنیا با همین راه حل‌ها سرطان را هم شفا می‌دهند.

پس اولین کار این است که به جای راه دادن احساسات منفی به بدن، در مواجهه با خبر لاعلاج بودن بیماری‌تان؛ سوالات خوب بپرسید. سوال خوب منتج به جواب درست خواهد شد. جواب‌‌های درست همیشه شما را به درون خودتان می‌کشد.

درست فهمیدید. به درون بدن خودتان. در واقع باید گفت ریشه تمام مشکلات بدن و دردهای مزمن در احساسات منفی است. احساساتی مثل: خشم، ترس، احساس گناه، کینه، اندوه، غم و بسیاری از مسائل دیگر که فقط با ذهن و افکار خودمان به بدن تزریق کرده‌ایم. و این عواطف و احساسات زمانی که در یک بازه چند ماهه تکرار شود به مود تبدیل می‌شود. اگر سال‌ها به آن فکر کنید به خلق و خو و طبیعت شما تبدیل می‌شود و این یعنی بیماری.

عواطف منفی، ریشه دردهای بدن

عواطف منفی، ریشه دردهای بدن

ریشه تمام بیماری‌ها در عواطف منفی است

این مسئله را با ذکر مثالی قصد دارم تشریح کنم. مثلا چرا بعضی از افراد به دیابت نوع دو مبتلا می شوند؟ بیشتر افراد بر این باورند که این مسئله کاملا ارثی است. اما اگر ارثی است، چرا بقیه فرزندان آن خانواده گرفتار دیابت نمی‌شوند؟ چرا آنها در تمام طول عمر خود با سلامتی کامل و بدون دیابت زندگی می‌کنند؟ این موضوع را قصد دارم بر اساس آموزه‌های خانم هی تشریح کنم، که امروزه علم نیز بر آن صحه گذاشته است.

مثلا در بیماری سرطان، بعضی از سلول‌های بدن تغییر شکل می‌دهند و بزرگ‌تر می‌شوند و آرام آرام تبدیل به تومور سرطانی می‌شود. اما این سلول چرا باید تغییر شکل دهد؟ چرا برای بسیاری از افراد جامعه این اتفاق نمی‌افتد؟ چرا فقط عده‌ای گرفتار آن می‌شوند؟ بر اساس آموزه‌های دانشمند بزرگ جو دیسپنزا این موضوع بر می‌گردد به بیان ژنتیک بدن.

احساسات

این بیان نیز همان احساسات است. در واقع زمانی که شخصی طی چندین سال، تمام بدن وی را نفرت فرا گرفته است، در طول روز بار‌ها و بار‌ها این احساس نفرت را به ژن‌های بدن خود منتقل کرده، و این ژن‌ها، پروتیئن‌های بیماری زا را تولید کرده‌اند.

در بیماری دیابت نوع دو، فرد در تمام طول عمر خود به دنبال لحظات شیرین زندگی بوده است. لحظاتی که که از زندگی لذت ببرد. اما همیشه ناکام بوده است. این سرخوردگی‌ها باعث ایجاد شیرینی و در واقع دیابت در بدن شخص می‌گردد.

 

شاید در نگاه اول این قضیه برای بعضی از شما غیر منطقی باشد. شاید شخصی بگوید که من همیشه از زندگی‌ام لذت برده‌ام، پس این درست نیست. اما همانطور که قبلا گفتم و یک بار برای همیشه بیایید از این منظر به بیماری خودتان نگاه کنید که چه چیزی باعث شده است که من به این بیماری مزمن دچار شوم؟

عواطف منفی دوران کودکی و درمان دردهای مزمن بدن

سوال‌های درست آرام آرام شما را به دوران کودکی می‌برد. تمام افرادی که بیماری‌های لا‌علاج دارند، باید به کودکی خود نگاه کنند. شاید در ابتدا چیزی به ذهن شما نرسد. اما اگر دقیق‌تر به کودکی خود نگاه کنید، آرام آرام به یک سری سرخوردگی‌ها، ناکامی‌ها، ترس‌ها، کینه‌ها و عواطفی از این دست خواهید رسید.

این عواطف در لایه‌های عمیق ذهن ناخودآگاه ما جا خوش کرده است. ایمان دارم که تمام بیماری‌ها در قسمت عمیق ذهن ما ایجاد می‌شود و سپس در اندام خاصی خود را نمایان می‌کند.

مطالعه بیشتر:   چه حبوباتی برای دیابت خوب است + جدول ارزش غذایی

باور‌های محدود کننده را پیدا کنید

در یک جای آرام و ساکت بنشینید. چشم‌های خود را ببندید ۳ نفس عمیق بکشید و تمام اندام‌های خود را ریلکس کنید. به لایه های عمیق ذهن خود بروید. دوران کودکی خود را ببینید. پدر و مادر خود را ببینید. آنها چطور با شما رفتار می‌کردند؟ چه حرف‌هایی در مورد بدن شما به شما می‌گفتند؟ وقتی شما را سرزنش می‌کردند، چه جملاتی به شما می‌گفتند؟ آیا آنها با هم مشاجره می‌کردند؟ در آن لحظات شما چه احساساتی را تجربه می‌کردید؟

درمان دردهای مزمن بدن

درمان دردهای مزمن بدن

به مدرسه بروید. معلم شما در مورد شما چه چیز‌هایی می‌گفت؟ راجب بدن شما چه می‌گفت؟ در مهمانی‌ها خودتان را ببینید. خودتان را در اجتماع ببینید. به چه خواندنی‌هایی علاقه داشتید؟ چه نوع داستان‌هایی را مطالعه می‌کردید؟ با دوستان خود چطور رفتار می‌کردید؟ آیا کسانی در حق شما بدی کرده‌اند؟ آن فرد را ببینید، آیا او را بخشیده‌اید؟ و ده‌ها سوال دیگر که میتواند شما را به عواطف‌تان در ضمیر ناخودآگاه و عمق ذهن خود برساند.

هر کدام از این احساسات و عواطف به نوعی تبدیل به بیماری‌های مختلف می‌گردد. بیماری‌هایی مانند سرطان، دیابت، آرتروز، درد‌ها و التهاب‌های مفاصل، آلزایمر، افسردگی، در رفتگی و فتق دیسک کمر، مشکلات گوارشی، میگرن و صدها مورد دیگر که اشخاص به آن دچار هستند و هر روز به تعداد آنها اضافه می‌شود. و راه درمان بیماری‌ها را هم فقط دارو‌های شیمیایی و در بعضی مواقع جراحی می‌دانند.

بخشش را تمرین کنید

در تمرین قبل به احتمال زیاد به عواطف منفی خود پی برده‌اید. اگر والدین شما در کودکی شما را آزرده‌اند، اگر در مدرسه در جامعه و در محفل‌های دوستانه خود آزرده خاطر شده‌اید، به احتمال بسیار زیاد شما هم اکنون دچار خشم، نفرت و کینه هستید. بدانید و آگاه باشید که بیماری فعلی شما نتیجه این عواطف است.

شما نیاز دارید که دیگران را ببخشید. همچنین شما نیاز دارید که خودتان را نیز ببخشید. این کار به نوعی هم سخت و هم آسان است. اما خبر خوب این است که با برنامه ریزی مجدد ذهن خود می‌توانید این کار را انجام دهید. و زمانی که این اتفاق را رقم بزنید، بیماری شما نیز از بین می‌رود.

تمرین

در یک جای ساکت و آرام بنشینید. ۳ نفس عمیق بکشید. انرژی خود را احساس کنید. به زمان کودکی خود بروید. شما حالا یک بچه ۵ ساله هستید. شما از چیزی وحشت دارید. ناراحت هستید. با خود الان‌تان به چشمان کودکی خود نگاه کنید. به وی عشق بورزید. او را نوازش کنید.

کودک را در آغوش بکشید تا احساس آرامش کند. این احساس آرامش را احساس کنید. حالا کودک را کوچک و کوچکتر کنید تا به اندازه قلب‌تان شود. حالا آرام آرم او را در قلب خود راها کنید. در مرکز عشق. این کار را با پدر، مادر، و هر کسی که شما را آزرده است انجام دهید. این معجزه بخشش است. این تمرین را تا زمانی که کینه‌های درون‌تان پاک نشده‌اند انجام دهید.

عاشق خود‌تان شوید

یکی از عمده مشکلاتی که بیماری‌های مختلفی را در بدن ایجاد می‌کند، بدگویی از بدن‌تان است. یک لحظه تامل کنید. ببینید آیا شما در طول روز چقدر از بدن خود ایراد میگیرید؟ اصلا می‌دانید افرادی که هر روز در مطب‌های زیبایی هزینه می‌کنند چرا این کار را می‌کنند؟ چرا دست به جراحی‌های خطرناکی می‌زنند که عوارض وحشتناکی هم دارد؟ خلاصه بگویم: دلیل این کار نبود حس ارزشمندی و عزت نفس است. آنها فکر می‌کنند:

  • من زیبا نیستم
  • من چاق هستم
  • من لاغر هستم
  • من پیر هستم
  • من قد کوتاه هستم
  • من ضعیف هستم
  • من فقیر هستم
  • من بی ارزش هستم

و بسیاری مسائل و ایراد‌های دیگر که از بدن خود می‌گیریم. اگر ما عزت نفس نداشته باشیم، شروع به بدگویی از بدن خود می‌کنیم. و اندام‌های ما این را به خوبی می‌فهمند. آنها عکس‌العمل نشان می‌دهند. به این شکل بیماری‌های گوناگونی در بدن ما به وجود می‌آید.

و در اولین فرصت به پزشک مراجعه می‌کنیم. پزشک هم یا دارو‌های شیمیایی تجویز می‌کند یا شما را به یک جراح معرفی می‌کند. کار جراح هم کاملا مشخص است. او فقط جراحی می‌کند. اما اگر آن عواطف همچنان در قلب شما باشد، بار دیگر آن زائده، غده یا هر چیز دیگری، باز هم عود می‌کند.

تمرین

این یک تمرین بی نظیر است که معجزه می‌کند. یاد بگیرید که عاشق خودتان باشید و به خودتان عشق بورزید. آخرین باری که توی آینه نگاه کردید را به خاطر بیاورید. چه احساسی به خودتان داشتید؟ اگر به یاد نمی آورید همین الان بلند شوید و خودتان را در آینه ببینید.

حالا بگویید به خودتان چه احساسی دارید؟ از پا‌ها شروع کنید تا با سر برسید. تمام احساسات خود را به اندام‌های بدن یادداشت کنید. هر کدام از این احساسات بد منشاء یک بیماری است.

درمان بیماری‌های لا علاج با آینه

درمان بیماری‌های لاعلاج با آینه

کار با آینه

شما الان می‌دانید که بیماری‌های بدن از عواطف و احساسات منفی هستند. هر چند تغذیه بد و سبک زندگی نامناسب بدون تحرک و پیاده‌روی هم بر شدت بیماری شما می‌افزاید. و اکنون با ایستادن روبروی آینه فهمیدید که دائم در حال بدگویی از بدن خود هستید، و این تبدیل به یک باور پنهان در ناخودآگاه‌تان شده است. باید این بدگویی‌ها جای خود را به عشق بدهند. شما باید عاشق خودتان باشید. باید خودتان را دوست داشته باشید. این کلید حل معما است. شما باید تغییر کنید. و تغییر یعنی نقطه‌ای که شفا شروع می‌شود. هر بیماری که داشته باشید را می‌توانید با عشق شفا دهید.

مطالعه بیشتر:   درمان دیابت نوع دو چطور ممکن است؟

اشتراک یکساله الماس سایت جذب ساده

تمرین

هر روز روبروی آینه بایستید. به چشمان خود نگاه کنید. به خودتان این جمله را بگویید: … من عاشقتم و دوستت دارم. به جای سه نقطه اسم کوچک خود را بگویید. شاید فکر کنید این یک کار بیهوده و ساده است. اما بسیاری از افراد نمی‌توانند این کار را برای بار اول انجام دهند. چون یک عمر از خود ایراد گرفته‌اند. این کار را هر روز انجام دهید. هر چقدر بیشتر این کار را انجام دهید بیشتر عاشق خود خواهید شد. با این کار ناراحتی‌های شما هم از بین می‌رود.

دوره آموزشی درمان دیابت

کار دیگری که باید انجام دهید این است که به خودتان هر روز یادآوری کنید که “من مشتاق تغییر هستم”. این کار را نیز با آینه انجام دهید. با صدای بلند این جمله را هر روز به خود یادآوری کنید. این یک تاکید مثبت و فوق‌العاده است. نیازی نیست که بدانید چگونه باید تغییر کنید. هوش برتر شما می‌فهمد که منظور شما چیست. او شرایط را برای‌تان مهیا می‌کند. اگر شما بیماری صعب‌العلاج دارید باید احساساتی مثل عشق، بخشش و دوست داشتن را جایگزین عواطف منفی نمایید. این بی هزینه‌ترین نوع درمان و رسیدن به سلامتی است.

 

امتیاز مطلب:
[تعداد: 1 میانگین: 5]

 

همکار فروش محصولات ما باشید و پورسانت دریافت کنید:



لینک کانال تلگرام ما: jazbesadeh@



------- مقالات گروه توسعه فردی -------

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo