روش درست هدف گذاری چگونه است؟ هدف، چیزی است که ما را همیشه در حرکت نگه میدارد. تا به حال چند بار شنیدهاید که کسی بعد از ۴۰ سال کار بازنشسته شده و طی چند ماه مرگش از راه رسیده است؟ وقتی تحرک خود را از دست میدهیم، وقتی جهت خود را گم میکنیم، به زحمت میافتیم. تا به حال به این نکته توجه داشتهاید که وقتی در گرماگرم کاری هستیم، بسیار خوشحالتریم تا پایان آن! آیا پیش آمده که کاری را به سرانجام رساندهاید، اما بلافاصله به دنبال شروع کار تازه ای باشید؟ این مقاله را به روش درست هدف گذاری اختصاص دادهایم.
دو نکته اساسی در روش درست هدف گذاری
اول اینکه هدف داشتن، جزئی از طبیعت ماست. بشر بدون هدف قادر به زندگی نیست، یا دست کم قادر به زندگی طولانی نیست، بنابراین اگر تا این لحظه هدفهای خود را مشخص نکردهاید حالا دیگر به آن نیاز دارید.
دوم اینکه صرف هدف داشتن به مراتب مهمتر از ماهیت آن هدف است. بعضی از افراد ترتیبی میدهند که تعیین و پیگیری هدف مطلوب خود را مرتب در زندگی به تعویق بیندازند. این افراد از ایده آل بودن هدفی که در ذهن دارند، مطمئن نیستند و به همین خاطر است که هیچ وقت، کاری انجام نمیدهند. یک نفر را در نظر بگیرید که به برگشتن به دانشگاه و گرفتن مدرک فکر میکند. او مطمئن نیست که این تصمیم درست است یا نه؟ مشکل اینجاست که در ۳۵ سال گذشته در حال گرفتن این تصمیم بوده است و حالا ۵۵ ساله است! و دیگر وقت زیادی برایش باقی نمانده است.
حالا اگر به دانشگاه برگردد و ببیند این هدف، هدف مناسبی نبوده است، باز هم بد نیست. زیرا او حداقل میداند که این هدف، هدف مناسبی نیست. مردم اغلب می گویند:اگر راه اشتباه را انتخاب کنم، عجب فاجعه ای خواهد شد! اگر یک هدف را انتخاب کردم و معلوم شد اشتباه بوده و مرا به خوشبختی نمیرساند، آن وقت چه؟
حقیقت این است که خیلی هم خوب است. زیرا حالا دست کم یک احتمال اضافی را حذف کردهاید و بیشتر از گذشته میدانید که چه چیزی شما را به سعادت و خوشبختی خواهد رساند. افراد موفق، راه اشتباه را به منزله یک تجربه ارزشمند یادگیری قلمداد میکنند. حال آن که اشخاص ناموفق و ناکام آن را به عنوان شکست در نظر میگیرند.
روش درست هدف گذاری و قانون نتایج افزوده
باک مینستر فولر که به عنوان یکی از خلاقترین ذهنهای قرن حاضر شناخته شده است، از قانون نتایج افزوده به عنوان بخشی از فرآیند هدف سازی یاد کرده است. قانون نتایج افزوده، اصلی است که همیشه با اطمینان به ما میگوید: علاوه بر خود هدف اصلی، نتایج جانبی بسیاری عاید شما خواهد شد. در واقع مهمترین چیز، رسیدن به هدف مورد نظر نیست، بلکه یاد گرفتن و رشد کردن در خلال این راه است.
شخصی ممکن است بگوید: شش سال از عمر خود را در دانشگاه تلف کردم، فقط برای این که این تکه کاغذ را بگیرم! آنچه او نمیتواند بفهمد، این است که در این مدت با افراد بسیاری آشنا شده است، نکات زیادی را در مورد خودش یاد گرفته است و تجربیات بیشماری کسب کرده است که بدون گذراندن در این زمان، هیچ یک از اینها به دست نمیآمد. آن تکه کاغذ نیست که مهم است، بلکه مهم، راهی است که به پایان رسانده است.
اگر تصمیم بگیرید سراسر دنیا را پیاده طی کنید، یا بنز بخرید، یا کاسبی تازهای شروع کنید، مهم پیاده رفتن و ماشین و کاسبی نیست. بلکه مهم آن است که برای رسیدن به پایان راه چگونه باید خود را تغییر دهید؟ در راه رسیدن به هر هدف میتوانیم به شهامت و اراده قویتر دست یابیم، بر قدرت متقاعد سازی خویش بیافزاییم، انضباط فردی را بیاموزیم، توان و طاقت خود را افزایش دهیم. اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنیم، همسر آینده خود را ملاقات کنیم و حتی نوشتن چک را یاد بگیریم. آنچه در جستجوی اهداف خود به آن دست پیدا میکنیم، از اهمیت کمتری برخوردار است. مهم این است که با طی این طریق چه خواهیم شد؟
نکاتی که باید در تعیین هدف گذاری رعایت کنیم
هنگام برنامه ریزی برای هدف، لازم است که نحوه عملکرد هر چیز را در این سیاره به خاطر بسپاریم، هیچ هدفی مستقیم و بدون واپس روی به دست نمیآید. جزر و مد، ناگهانی اتفاق نمیافتد، بلکه با پس رفتنها و پیش آمدنهای تدریجی است که سرانجام شکل میگیرد. یک درخت در فرایند رشد خود گاه و بیگاه برگ های خود را از دست میدهد و هر بار به جبران برگهایی که از دست داده، برگهای بیشتری در میآورد.
نتیجه نهایی این است که درخت هر بار بزرگ و بزرگتر میشود، اما این بزرگ شدن بدون از دست دادنها و بدون مبارزه به دست نیامده است. بررسی مسیر هر چیز در این سیاره نشان میدهد که پس رویها، جزء لاینفک این رفتن هستند.
متاسفانه عده ای بر این عقیدهاند که پیشرفت فردی آنها باید با تمام قوانین حاکم بر جهان مغایر باشد. نتیجه این است که به عنوان مثال یک نفر که رژیمی را برای کاهش وزن شروع کرده است، با مشاهده اولین نوسانات در پیشرفت این برنامه به این نتیجه میرسد که کم کردن وزن برای او بسیار دشوار یا محال است و بقیه زندگی خود را در قالب دختری چاق طی می کند.
یا فرد دیگری که تصمیم به پسانداز گرفته است، با یکی دو هزینه پیشبینی نشده نتیجه میگیرد که پول جمع کردن برای او غیر ممکن است و تمام آرزوهای خود را برای رسیدن به استقلال مالی کنار میگذارد.
تفاوت آدمهای هدفمند با آدمهای عادی
آدمهای موفق آن قدرها برجسته، با استعداد یا منحصر به فرد نیستند. آنها فقط توانستهاند نحوه ی کارکرد هر چیز این جهان را درک کنند و بفهمند که پیشرفت خود آنها نیز مطابق با همین اصولی است که بر محیط پیرامون آنها حاکم است. آنها میدانند که تصحیح مداوم و پیوسته، راه رسیدن به اهداف است. در این راه بارها از مسیر منحرف میشویم، اشتباه را تصحیح میکنیم و دوباره به راه اصلی بر میگردیم. این تصحیح مکرر در سیستم هواپیما، کشتیها، راکتها و موشکها هم به چشم میخورد.
دلیلی دیگر برای هدف گذاری
اگر هدفهای مشخصی در ذهن داشته باشیم و برای رسیدن به آنها آماده مبارزه باشیم، افکار و اندیشههای ما برای رسیدن به این اهداف به ما کمک خواهند کرد. اگر هیچ هدفی نداشته باشیم، باز هم با افکار خود به طرف آن چیزی کشیده میشویم که اغلب به آن فکر میکنیم. ذهن ما، افکار مسلط و اصلی ما را میگیرد و با این تصور که این افکار، هدفهای ما هستند، ما را در جهت آنها سوق میدهد.
هدفهای خود را روی کاغذ بیاورید
تمام سخنرانان و نویسندگانی که در مورد هدف صحبت کردهاند، در یک نکته اتفاق نظر داشتهاند. آنها همگی با اصرار و تاکید، از شنوندگان خود خواستهاند که هدفهای خود را روی کاغذ بیاورند. وقتی به خرید میرویم، ابتدا لیستی تهیه میکنیم. زیرا میخواهیم موقع بازگشت از فروشگاه تمام مایحتاج مورد نظر خود را خریده باشیم و چیزی از قلم نیفتاده باشد.
یک لیست همیشه به ما جهت میدهد. وقتی برای نهار از خانه بیرون میرویم، نمیخواهیم وقت برگشتن از خود بپرسیم: این پیچ گوشتی را برای چه خریدی؟ تو که رفته بودی همبرگر بخری!
مردم برای میهمانی های خود لیستهای عریض و طویل تهیه میکنند. از دستمال سفره گرفته تا نوشیدنی و کیک و شیرینی، تا مطمئن شوند که همهی وسایل لازم را آماده کردهاند. عجیب این است که اگرچه مردم از کارایی این لیستها آگاهی دارند، با این حال تنها حدود ۳ درصد آنها برای برنامه ریزی زندگی خود از آنها استفاده میکنند و اکثریت با بی اعتنائی کورکورانه از تهیه لیست هدفهای خود سرباز میزنند و تمام وقت خود را به حیرت و سرگردانی میگذراند که چرا آنچه را میخواستهاند، به دست نیاوردند.
چرا باید اهداف را بر روی کاغذ بیاوریم
بدون شک، تهیهی لیست تنها کاری نیست که باید انجام شود، اما این لیست، طریقه و ساختاری برای دستیابی به اهداف زندگی را در اختیار ما قرار میدهد. با این همه اکثریت مردم برای برنامه ریزی جشن تولد خود، بیشتر از برنامهریزی زندگیشان وقت صرف میکنند و باز در حیرتند که چرا آن قدر که باید و شاید، خوشبخت و ثروتمند نیستند. لیستها موثرند. چه برای خرید، چه برای زندگی.
هدفها ارابههایی هستند که با سوار شدن بر آنها میتوانیم از اکنون خود فراتر رویم. ما نیازمند هدفیم، نه به خاطر آنچه برای ما به ارمغان میآورد، بلکه به خاطر آنچه برایمان انجام میدهد.
شش قانون طلایی برای هدف گذاری
- اهدافی را دنبال کنید که مطابق بر ارزشهایتان باشد.
- اهداف قابل دستیابی داشته باشید.
- بلند پروازانه فکر کنید و به اهداف کوچک قانع نشوید. نکته مهم؛ کمالگرایی ممنوع.
- به خودتان زمان کافی را بدهید.
- برای کسب موفقیت برنامهریزی داشته باشید.
- ریسک کاری خود را بررسی و مدیریت کنید.
لینک کانال تلگرام ما: گروه تحقیقاتی جذب ساده
jazbesadeh@
همکار فروش محصولات ما باشید و پورسانت دریافت کنید:
اشتراکها: قانون تابش و جاذبه مهمترین فاکتور موفقیت | جذب ساده
اشتراکها: دانلود کامل کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید | فایل PDF | جذب ساده